سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شرمنده ایم که همیشه فقط شرمنده ایم ...

شنبه 87 خرداد 25 ساعت 3:56 عصر
<

                                             انّی رأیت دَهراً مِنْ هِجرِکَ القیامه

 

سلام. چه تلخ است نوشتن نامه‌ای از دردهای این جهان فانی به ساکنین آن دیار باقی!

از کجا بگویم که نَمی از این یَمِ رنجنامه‌ها باشد؟ من از شما شکایت دارم!!

 شمایی که همه رفتید و مایی که شاید به اقتضای سِن مجبور به ماندن شدیم تا ببینم آنچه را که نباید میدیدیم.

 [نا]کسی میگفت دلاوریهای شما، ما را در مسیر تکامل!!! سالیان سال به عقب انداخت و من فهمیدم

که این سخن نیست بلکه هذیانهایی‌ست که از قلبهایی مریض خارج میشود که مسیح هم از درمان آنها

 عاجز است و باشد که عصای موسی آنها را بشکافد. در نبود شما جای همه چیز عوض شده است.

 مدعیان مذهب پشت سر علی نماز میخوانند و غذا بر سر سفره‌ی معاویه تناول میکنند.

 داعیه‌ی محبت علوی دارند و حتی یکبار نامه‌اش را به مالک ندیده‌اند.

برای جلب نظر اکثریت جامعه حاضرند تمام اعتقادات را به ارزانی بفروشند تا مشمولِ آن اکثریت شوند

 غافل از آنکه خداوند در قرآن بارها فرموده: اَکثَرُهُم لا یَعقِلون! و مگر علی اکثریت داشت؟ چه بگویم؟

هنوز هم مادران طلاهای خود را میفروشند اما نه برای کمک به دین و کیان جامعه که برای بستن

 دهان فرزندانی که برای تجارت تن به ابزار پیشرفته‌تری نیازمندند. هنوز هم مردم شبهای جمعه گرد هم

 جمع میشوند اما نه برای کمیل امیرالمومومنین که برای شب نشینی‌هایی که میزبان آن حضرت ابلیس است. باور نمیکنید نه؟ در جامعه‌ی بدون شما، افتخار به استخوانهای پوسیده‌ی نیاکان 2000 ساله که زخم سلطه

 را بر دوشمان گذاردند اجر و قرب بیشتری دارد تا بازدید از تندیس زنده‌ی مقاومت در یکی از آسایشگاهها. حق دارم که از شما شکایت داشته باشم که یکباره همه با هم ما را تنها گذاشتید. باز هم بگویم؟

 در نبود شما این روبهکان بیشه‌های خالی از شیر، مستانه، عربده‌ی سرمستی میکشند

و بر سر میز تمدن در ظرفهای هیچ‌ بار مصرفشان ، چوب حراج به دین زده و آنرا خیرات میکنند.

شک ندارم که حتی از تابوتهای شما هم واهمه دارند که نمیدانید چه بلوایی برپا میشود آنگاه که قرار است

 یکی از گمنامترین شما در گوشه‌ای از حیاط یکی از این دانشگاهها آرام بگیرد.

 در نبود شما باز هم علی سر در چاه میکند و دل عالم را خون.

 به برکت شما انرژی هسته‌ای حق مسلم ما میشود اما دفاع از مکتب شیعه و اهل بیت علیهم السلام

به صلاح نیست. راستی اگر شما بودید کسی جرأت داشت اینچنین بی باک به پیامبرمان توهین کند؟

در نبود شما حتی آسمان هم درباریدن بر زمین بخل میورزد. زمین برای رویاندن ناز میکند.

 خواندن پرندگان دیگر صفایی ندارد. چقدر شبیه آخرالزمان شده است این جهان بی شما...

و علی همچنان غریب!!

بدون شما ندبه‌خوانان جمعه صبحها هر روز پیرتر میشوند

دیگر کسی به شمعدانیهای باغچه‌ها آب نمیدهد که برای ظهور مولای غریبمان دعا کنند.

 دیگر کسی جمعه صبحها کوچه‌ها را آب و جارو نمیکند به امیدی...

اعتراف میکنم که به اینجای نوشته‌ها که رسیدم خجالت کشیدم. عرق شرم بر پیشانیم نشست. پس ما؟؟

با این همه ادعا؟؟ باز هم غریبی؟ دیگر بس است نامه نوشتن... بروم فکری کنم تا شاید...

 نه بهتر است بگویم تا باشد که دوباره بتوان همان روزهای خوب عاشقی را زنده کرد.

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.

 

 

             طبق معمول!!! فقط شرمنده ایم!!!!!!!!!!!!
>

نوشته شده توسط : شهید گمنام

با شهدا نجوا نمیکنی؟ [ نظر]



سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن