سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برنامه ی این هفته

سه شنبه 87 اردیبهشت 3 ساعت 6:1 صبح
<

«بسم رب الشهدا»

برنامه ی این هفته ی

 هیئت یا عباس (علیه السلام)عشاق المهدی(عجل الله فی فرجه)

زمان: جمعه 6/2/87

مکان : تهرانسراصلی ، کوچه 16، پلاک 13 ، واحد 8

 منزل برادرروحی

التماس دعای فرج

یا زهرا(س)


>

نوشته شده توسط : شهید گمنام

با شهدا نجوا نمیکنی؟ [ نظر]


آبی تر از آنیم که بیرنگ بمیریم...

یکشنبه 87 اردیبهشت 1 ساعت 10:34 عصر
<

«از دستنوشته های شهید محمد عبدی»
ای شهدا برخیزید گویی اینجا همه چیز تمام شده است و انگار نسل جهاد دیده دیروز به خط پایان رسیده است . اگر سراغمان نیایید و کلامی و حرفی به زبان نیاورید ما هم کم کم باورمان می شود که همه چیز تمام شده است .باورمان میشود که دیگر ردپایی از شما پیش رویمان نیست باورمان میشود که ما هم دیگر باید با صد پرستیژ و آنکارد و محاسن و تیپ اداری و خلاصه همه چیزمان مثل آدم شود . اگر شما حرفی نزنید باورمان خواهد شد که امام جلوی چشممانجرعه جرعه جام زهر را نوشید و همگی گفتیم الحمدلله جنگ خانمانسوز تمام شد ای شهدا که جوانمردی در ذائقه شما بود لحظاتی از خلوت بهشت فارغ شوید و زخم ترکش ها را فراموش کنید  و از ما دلجویی نمایید . بعد از شما لباس خاکیمان را از تن در آوردند،اجازه نداریم مثل آنروزها بگوییم التماس دعاآموختند  که چگونه بخوانیم و بنویسیم ؟!... ای شهدا آنچه دنیای بی شما و بی امام را قابل تحمل نموده وجود خامنه ای عزیز است. ای خوش انصافها اینجا دیگر بلدوزرهای جهادگران بی سنگر که خاکریزهای صداقت و درستی را بنا میکردند خاموش شده است اینجا فانوسها خاموش شده است اینجا خیانت به رفیق قاموس فرصت طلبان  و رسیدن به جاه و مقام به بهای خاموشی عزت 
نفس است ای شــــهدا  اینجا  دیگر از عروج  خبـــری نیست و همه از برای فنا شدن دست و پا میزنند دستهای ناپاک بهم گره خورده تا بر نسل جوان امروزی روح بی اعتقادی و دنیا زدگی را جریان دهد دنیای غرب  بر دلها  مثل هوس می کوبد و در این روزگار مدم پر فتنه ای نیز هستند که با زبان دین مراد دنیا و مسند و بقا بر قدرت خویش میطلبند و از تکه تکه شدن پیکرها نردبان صعود می سازند . اگر در برابر مظالمشان کلام حق بگویی در مسلخگاه هوا و هوسشان قربانی می شوی و خلاصه اینجا بازار هزار رنگ بی مهره هاست اینجا ساکنینش به جرم بی وفایی محکومند آری شهدا برای همین است که دلمان تنگ شماست از قول ما به امام بگویید قرار ما این نبود دیگر از شما گفتن از چند شب خاطره  فراتر نمیرود .بسیجی بودن به همان چند قطره چکانی فلج اطفال خلاصه می شودگریه و حسرت در فراق شما به جهالت و هواس پرتی  یاد میشود ای شهدا به دادمان برسید ! اینجا ماندن سخت است در قنوتمان دلتنگی شماست و در سجده هایمان بی تابی فراقتان  و در رکوع هایمان خمیدگی  دوری از شهادت است ای شهدا سکوت غربتمان دردناکترین دردی است که تاب تحمل را از وجودمان زدوده است ما هرگز به چنین صلح سبزی فکر نمی کردیم و تنها میدانهای سرخ اندیشه مان بود و اینک در قبیله رد از همه کس ما بازمانده ترینیم . به بی شهادتی ریاضت تدریجی مرگ را منتظریم و در تب و تاب وصل به شما لحظه شماریم و اگر این نباشیم باید آنقدر بی تفاوت شویم که همه چیزمان را یک شبه فراموش کنیم تا ما هم به نوایی برسیم و از راهکارهای تملق و چابلوسی با فراموش تفکر امام خادمین درگاه مصلحت اندیشان شویم ای شهدا ما در روزگار فقر محبت، نگاهمان  لبریز از یاد و التماس به شماست اگر خوب گوش کنید خواهید دانست که دل شکسته ی ما بهترین آوازی است که در فراغتان شب و روز می نوازد ای شهدا ما برای شما صبر میکنیم ولو با فنا و فراموشی جان ای شهدایی که در وقت خلوت و جلوت انس یافته اید بر دلهای پر رنج ما برآورید خداحافظ ای شهدا ! ای گلبرگهای خونین شلمچه! ای لبهای سوخته ی فکه! ای گلو های تشنه! ای تشنه های فرات شهادت ! خداحافظ شما رفتید و ما ماندیم و راه ناتمام...

                         «اللهم الرزقنا توفیق شهادة فی سبیلک»

                                             روی قبرم بنویسید مسافر بوده .....


>

نوشته شده توسط : شهید گمنام

با شهدا نجوا نمیکنی؟ [ نظر]


برنامه هفتگی هیئت

شنبه 87 فروردین 24 ساعت 1:52 عصر
<
برنامه هفتگی هیئت یا عباس (علیه السلام ) عشاق المهدی (عجل الله فی فرجه)
زمان : جمعه 87/1/30   ساعت 20:30
مکان : شهرک اندیشه - بلوار آزادی - فاز 4 _خیابان اسفند -بن بست 4 - ساختمان مهتاب - واحد 7
ضمنا وسیله ایاب و ذهاب از تهرانسر  از ساعت 18:30 مهیا است
التماس دعا


>

نوشته شده توسط : شهید گمنام

با شهدا نجوا نمیکنی؟ [ نظر]


به بهانه سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم

چهارشنبه 87 فروردین 21 ساعت 7:12 صبح
<

«هو الشهید»

زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است

سلامت تن زیباست اما پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند. مگر نه آن که گردنهای ما را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسانتر بریده شود؟

 مگر نه آنکه از پسر آدم عهدی ازلی ستانده اند که حسین را بیشتر از سر خویش دوست داشته باشد؟

مگر نه آنکه خانه ی تن راه فرسودگی میپیماید تا خانه ی روح آباد شود؟

و مگر این عاشق بی قرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی که کره زمین باشد برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده اند ؟

و مگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد جز کرمهایی فربه و تن پرور بر می آید؟

پس اگر مقصد را نه اینجا ، در زیر این سقفهای دلتنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه هایی بن بست باز میشوند ، نمیتوان جست وبهتر آنکه پرنده روح ، دل در قفس نبندد...

 پس اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر،پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد ...

اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده اند پس ما قبرستان نشینان عادات و روزمرگی ها را کی راهی به معنای زندگی هست؟

اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد....                             

                             قتلگاه فکه
>

نوشته شده توسط : شهید گمنام

با شهدا نجوا نمیکنی؟ [ نظر]


سلامی دوباره...

جمعه 87 فروردین 9 ساعت 12:12 عصر
<

     بسم رب المهدی (عج)

 

سلام اینجا وبلاگ هیئت یا عباس (علیه السلام) عشاق المهدی (عجل الله)

تهرانسره.متاسفانه و.بلاگ قبلیمون هک شد از این به بعد اینجا برنامه های هیئت و دلنوشته هامونو راجع به شهدا مینویسیم

منتظر نظراتتون هستیم

اللّهُمَّ انّا نَرغَبُ اِلَیکَ فی دولةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بها الاسلامَ و اهلَهُ

 

و تذِلُّ بها النفاقَ و اهلَهُ و تَجْعَلُنا فیها من الدُّعاةِ الی طاعتِکَ

 

و القادَةِ الی سبیلِکَ و تَرزُقَنا بِها کَرامَةَ الدُّنیا و الآخِرَةِ  ‌

 والشمس که بی روی تو من حیرانم  

 

 وافجر که بی وصل تو در بحرانم

 

  واللیل که بی موی تو روزم تاریک

 

   والعصر که بی عشق تو در خسرانم

  

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

 

شب جمعه بود گفتگویی در لحظاتی ناب .

 

وارد شدم بر کریم با دستان خالی از حسنات و قلبی تهی از سلامت .

 

گفتم : بسم الله النّور  گفتا : الَّذی هو مُدَبِّرَ الامور

 

گفتم :بسم الله النّورالنور  گفتا : الَّذی خلق النّور من النّور

 

  گفتم : کیستی ؟  گفتا:‌ المهدی طاووسُ‌ اهلِ الجنَّة

 

گفتم :‌چه زیبا پاسخ میدهی!  گفتا: انأ ابْنُ الدَّلائلِ الظّاهِرات

 

گفتم :‌چگونه در مقابل قدوم مبارکتان خضوع کنم؟

 

گفتا:‌ ما أسئلُکُم عَلَیْهِ مِن أجرٍ الاّ المَوَدَةَ فی القُربی .

 

گفتم :‌این جان فدایتان ! متاعی که هر بی سرو پای دارد .

 

گفتا:‌ اللّهم والِ‌ مَن والاه و عادِ ‌مَن عاداه

 

گفتم :‌مولا جان ، می خواهم شیرینی وصال را بچشم

 

گفتا : تا تلخی فراق را نچشی به شیرینی وصال خرسند نگردی

 

گفتم :‌میخواهم محبوب حق تعالی شوم .

 

گفتا :‌تا ترک لذات طبیعی خیالی نکنی محبوب حق تعالی نشوی

 

گفتم: می خواهم کارهایم رنگ خدایی داشته باشد

 

گفتا : اگر دائم الحضور باشی کار خدایی بکنی

 

گفتم: در مشکلات غوطه ورم  گفتا :‌کلید حل مشکلات تضرع در نیمه شب است

 

گفتم : افضل اعمال کدامست ؟   گفتا : به فرموده ی جدم ،‌انتظار فرج .

 

گفتم :‌سخنان جدتان را متذکر می شوید؟!  گفتا: کنّا نورٌ واحِدٍ .

 

گفتم : پایانمان چه می شود ؟  گفتا: والعاقبةُ‌ للمتقین

 

گفتم :‌عزیز علیَّ‌ أن أری الخلقَ و لا تری!  گفتا غبار پاک کن تا ببینی .

 

گفتم: کی می آیید ؟ گفتا:‌إذا قضا أمراً فإنَّما یقول له کن فیکون

 

گفتم: یا وجیهاً عندَ الله إشفع لنا عند الله گفتا:‌أنا غیر ممهلین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم

 

گفتم: یا اباصالح المهدی ! چه بگویم که ناگفته ، خود همه را  می دانی . فقط بدان که من هم به شما اقتدا می کنم آنگاه که دست به دعا بر می دارید و می گویید : أمّن یجیبُ المضطَّرِ اذ دعاهُ ُ‌و یکشف السوء

  

عهد مهدوی :

 

بیایید برای تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام ، دلهایمان را با آب توبه ی حقیقی شستشو دهیم


>

نوشته شده توسط : شهید گمنام

با شهدا نجوا نمیکنی؟ [ نظر]


<      1   2      

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن